آدلاندی سهندیم
اوزده گولوشوم وارسا کونول قاندی سهندیم
یاسلی اوره گیم اود توتوب اوتلاندی سهندیم
سنسیز منه دونیا قارا دوستاقدی قفسدی
سنله یانار اودلار یاشیل اورماندی سهندیم
یازدین سازیمین سوزلرینی گوجلی ده یرلی
دونیا بو گوزه ل مکتوبا حیراندی سهندیم
قوربتده قالان شهریاری اولکه یه گتدین
یازمیش سهندیه نی آدلاندی سهندیم
ضالیم لره بابک سایاقی قارشی دوروبسان
دونیا ایگید اینسان لارا زیندان دی سهندیم
یالقوزلوغا دوزدون ائلوین خالقینا خاطیر
اود یوردی سنی اوز بالاسی ساندی سهندیم
آیری دیله ساتمیش اونودان اوز دیلین ایندی
ساتقین سوزونه بوشلوقا آلداندی سهندیم
آی سیز گئجه لردن منی قورتار دا بئزیکدیم
تورک ائللر ایچینده آدین اسلاندی سهندیم
قالماز بولوت آلتیندا گونش دونیادا هئچ واخت
سونمیش ساوالان گور نئجه وولقاندی سهندیم
شعر:آراز آیدین
دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
Dr.Rahmat Sokhani
نقش وارزش غذایی مصرف گوشت ها درتغذیه انسان
تدوین مجدد دکتر رحمت سخنی
از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
بی شک در دنیای کنونی ما انسانها گوشت یکی از ذخائر بزرگ غذایی برای انسان به شمار می رود. انواع گوشت ( اعم از گوشت گاو ، گوسفند ، بره و شتر و ...) از منابع مهم و عمده پروتئین منشا حیوانی در تغذیه انسان ها در سراسر دنیاست. مقدارپروتئین گوشت حدود 20 درصد است و غیر از چربی مواد دیگری هم دارد از جمله ویتامین گروه ب ، ویتامین آ و مقداری هم ویتامین ث و مواد معدنی نسبتا زیاد مثل « منیزیم» و « آهن» و همچنین « مس» که از املاح مهم گوشت به شمار می رود . انواع گوشت قرمز حاوی پروتئین کمتر و چربی بیشتری است . لذا ارزش غذایی پروتئین گوشت نسبت به پروتئین گیاهی بیشتر است ، زیرا پروتئین گوشت دارای مقدار زیادی از اسید آمینه های ضروری مورد نیاز بدن است. از طرفی مقدار زیادی از چربی حیوانی در بافت گوشت حیوانات قرار گرفته است که منبع مهم انرژی برای بدن به شمار می روند. انواع گوشت یکی از منابع سرشار از انواع ویتامین های B است که مقداری از این ویتامین ها در اثر حرارت از بین می روند که یکی از عوامل مؤثر در اهمیت غذایی گوشت ، وجود املاح معدنی به ویژه آهن و روی در آن است. بیماری مزمن کم خونی ناشی از کمبود آهن در اکثر نقاط جهان اعم از کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته در بین انسان ها دیده می شود. مخصوصا درزنان به ویژه در هنگام بارداری و عادت ماهیانه و کودکان بیشتر در معرض خطر کمبود آهن قرار دارند.اما اغلب ، آهن به اندازه کافی در بدن ذخیره نمی شود ، با مصرف به اندازه گوشت و فرآورده های آن ، می توان از بروز عوارض کمبود آهن ، جلوگیری کرد . همچنین گوشت دارای مواد پروتئینی می باشد که بعد از پختن ، نسبت مواد مزبور از بیست در صد تجاور می کند. باید ذکر کرد که مواد پروتئینی در زندگی انسانها ضروری و دارای عمل حیاتی می باشد ، بویژه به این معنی که عناصر زنده سول های بدن را تشکیل می دهد ، یک غذای متناسب و متعادل آن است که برای هر کیلوگرم وزن بدن دارای یک گرم ماده پروتئینی بوده بویژه که دو پنجم از این مواد از نوع حیوانی باشد زیرا ، پروتئین ، تنها ماده حیوانی است که موجب تشکیل مواد حافظ سلول های بدن ما مخصوصا سلول های کبدی می باشد. در زمانهای قبل گوشت در زمره مواد غیر لازم و احیانا مضر محسوب می داشتند که تا آنکه پس از مطالعات و تحقیقات فراوان مشخص شد که گوشت در رژیم غذایی بیماران ، دارای خواص فوق العاده گرانبها و مورد توجهی است. همینطور که میدانیدمواد موجود در گوشت مانند مواد پروتئین برای ادامه زندگی بسیار مهم و ضروری می باشد. البته مقدار مصرف آن نزد افراد نسبت به وضعیت جسمانی و نوع شغل و زندگی یشان متفاوت هست
تقسیم انواع گوشت مصرفی در زندگی روز مره انسانها
گوشت به عنوان یکی از مواد غذایی به چندین دسته کلی تقسیم شده است:
1- انواع گوشتهای قرمز در رژیم تغذیه انسانی
دراواع گوشت قرمز به طور متوسط کلسترول بیشتری نسبت به گوشت مرغ یا ماهی وجود دارد واین مورد منبع مهمی نیز برای آهن است ، اما قابل ذکر هست که مصرف گوشت قرمز باید در بیمارانی که دچار مشکلاتی از قبیل هیپرلیپدمی یابیماری چربی خون هستند باید حتما محدود شود ولی افراد سالم میتوانند به تناسب از انواع گوشت ها استفاده کنند و این یک اشتباه رایج در اذهان عمومی است که مصرف گوشت قرمز نسبت به گوشت سفید ، بدتر است. البته ذکر این مطلب در مورد گوشت مهم هست که چربی بالای این گوشت باعث می شود که متخصصان تغذیه افراد را از مصرف بیش از حد این نوع گوشت بر حذر دارند. هر چند با این وجود ، گوشت قرمز به دلیل میزان آهن بالایی که دارد باید هفته ای 2 تا 3 بار در برنامه غذایی دختران نوجوان و به طور کلی خانم ها تا بیش از دوران یائسگی قرار گیرد. متاسفانه هشدارهای گاها زیاد کارشناسان تغذیه مبنی بر پرهیز از مصرف بیش از حد گوشت قرمز باعث شده تا بعضی ها افراد دچارکمبودو نهایتا کم خونی و بیماریهای متعاقب آنها گردیده و راهی بیمارستان و نیازمند مصرف طولانی مدت داروهای مختلف و متحمل هزینه های گزاف شوند
2 -انواع گوشت مرغ و سایر ماکیان
انواع گوشت مرغ و طیور منابع بسیار خوبی برای تأمین پروتئین است و ازطرفی چربی آن از گوشت قرمز کمتر است ، از این بابت نسبت به گوشت قرمز ارجحیت دارد. اما در مصرف مرغ هم در باید اعتدال رعایت شود. متاسفانه بعضی افراد بیش از حد گوشت سفید مصرف می کنند باید هشدار داد با وجود اینکه مصرف گوشت سفیدمقدار زیادی مواد حاوی فیبر دادرد اما مصرف بیش از اندازه انواع گوشت طیور، باعث بروز کم خونی می شود.امروزه با تبلیغات منفی که در مورد گوشت قرمز شده ، اکثریت مردم به گوشت سفید ، از جمله مرغ و کمی ماهی روی آورده اند. ماهی تازه ارزش غذایی خوبی دارد ،باید توجه داشت که مرغ ماشینی به چند علت نه تنها بهداشتی نیست بلکه استفاده زیاد از آن توصیه نمی شود.
اولا : مرغ های ماشینی در فضای سربسته زندگی می کنند و مدام بیدار هستند. اکثر مرغداری ها در طول شبانه روز ، چراغ ها را روشن می گذارند و مرغ و جوجه ها استراحت نمی کنند و جوجه ها را وادار به تغذیه می کنند.
دوما: از ویتامین های مختلف ، بی رویه استفاده می شود و همین امر موجب بدبویی گوشت مرغ می شود.
سوما: از داروهای آنتی بیوتیک مانند « کلرامفنیکول» استفاده می شود که عوارض خطرناکی بر مغز استخوان « لوسمی» می گذارد. از نظر بهداشتی ، دو هفته قبل از کشتار مرغ ، مصرف انواع داروها باید قطع شود ، ولی معمولا چنین مسائلی رعایت نمی شود.
چهارما: غذاهای آلوده مانند روده و اضافات درون شکم مرغ را در کشتارگاه های صنعتی خشک کرده و به غذای جوجه ها اضافه می کنند.بدترین مسائل در مرغداری ها بیدار نگه داشتن مرغ ها در طول زندگی مرغ است که این امر موجب می شود اسید لاکتیک فراوانی در بدن مرغ جمع شود و استفاده از چنین مرغ هایی،باعث مسمومیت در بدن انسان می شود. زیاده روی در مصرف گوشت سفید موجب بیماری های استخوانی می شود.
3- گوشت ماهی
خوشبختانه در مناطق ساحلی کشور ما سرانه مصرف ماهی بالاست.ماهی هضم آسانی دارد و ضمن لذیذ و مقوی بودن تا حدی مانع بروز امراض قلبی است که میتوان گفت در زمان فعلی ما متاسفانه بیمارهای قلبی جز بیماریهای کشنده جوامع انسانی بشمار میروند . بخاطر وجود ید و ویتامین های « آ» Aو «د» Dکه در انواع گوشت ماهی فراوان است ارزش این غذای سالم را دو چندان کرده و توجه به ارزش دریاها را بیشتر مطرح نموده هست .ماهی احتمالا مهم ترین غذایی است که به تنهایی برای سلامت مفید است. غذاهای دریایی بی خطر و مغذی اند و باید به منظور کاهش خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی در رژیم غذای گنجانده شوند.دانشمندان بر این باورند که مصرف این غذاها در جلوگیری از یک عامل خطر آفرین مهم یعنی بیماری های قلبی عروقی اهمیت زیادی دارد که نمی توان از آن صرف نظر کرد.در حال حاضر روغن های امگا 3- نقش آفرینان بر جسته دنیای تغذیه محسوب می شوند و برای سلامت همه مفیدند. منبع اصلی این روغن ها ، ماهی های روغنی و روغن ماهی است. گرچه احتمال آلودگی آب ها به وسیله ترکیبات سمی از جمله جیوه و انتقال آن به گوشت ماهی به ویژه در برخی انواع امکان پذیر است و زنان و کودکان در معرض خطر بیشتر قرار دارند، نتیجه گیری محققان این است که با در نظر گرفتن کل جمعیت ، فوائد ماهی برای سلامت قلب بیش از خطرات احتمالی آن است.در مجموع میتوان گفت ماهی نسبت به مصرف سایر گوشتها در تغذیه ارزش وارجحیت بالایی داشته و مصرف حداقل یک وعده در هفته برای همه سنین توصیه اکیدا میگردد.
عید قربان ،عید عبودیت و تعظیم به بارگاه الهی بر همه شماعزیزان پیامرسان مبارک باد
دده کاتب شاعر ماندگار آذربایجان
دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
وزیر راه ترابری آقای بهبهانی بعلت سقوط هواپیمای ارومیه تهران برکنارشد
دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
امروز نمایندگان محترم مجلس ورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران آقای بهبهانی وزیر راه تربرای را به خاطر ضعف مدیریتی وزارت راه تربرای با آراء قاطع برکنارکردند ازعلل برکناری آقای بهبهانی سقوط هواپیماهامخصوصا سقوط هواپیمای قدیمی بوئینگ ارومیه تهران ،حوادث ریلی و حوادث جاده ای فراوان کشور و..اعلام شده است .اینجانب امیدوارم بعنوان یک پزشک که در اورژانس مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه در زمان سقوط حاضر و به مجروحین حادثه کمک میکردم هیچگاه شاهدبروزچنین حوادثی بخاطر بی کفایتی افرادی حتی بعنوان وزیری نباشیم .در اینجا از تمام نمایندگان مخصوصا نمایندگان محترم استان غیور آذربایجان غربی که این عمل شجاعانه را انجام دادند تشکرمینمایم .همچنین از تمام پزشکان ،پرستاران ،پرسنل 115 ،اعضای هلال احمر و دیگر کارکنانی که تا انتهای شب به کمک رسانی مجروحین سانحه سقوط هواپیمای ارومیه تهران همت گذاشتند سپاسگزاری میکنم .حالا توجه شما را به مطالب زیر که در پیام رسان سایت پارسی بلاگ دقیقا در ساعات اولیه سقوط هواپیما لحظه به لحظه در ارومیه در سایت مشاوره رایگان پزشکی اینجانب منتشر شده است جلب میکنم ضمنا منظور از شما همان دکتر رحمت سخنی است :
عکس حمیدرضا سخنی لوگوی سایتهای پزشکی
دکتر رحمت سخنی ازارومیه مرکز آذربایجان غربی Dr.RAHMAT SOKHANI
دوستان خوب وخوانندگان گرامی آیا میدانید که لوگوی اکثر سایتها و وبلاگهای پزشکی من از تصویر چه کسی استفاده گردیده است ؟بیشتر دوستان و خوانندگان عزیز بر این باورند که عکس متعلق به کودکی اینجانب میباشد در حالیکه عکسی که در لوگوی سایتهای پزشکی استفاده گردیده متعلق به پسر بزرگم آقای حمیدرضا سخنی است که فعلا 13 ساله هستند و در مدرسه راهنمایی شاهد شهید امینی ارومیه مرکز اذربایجان غربی با موفقیت و علاقه فراوان مشغول به تحصیل هستند و امیدوارم که همیشه در رسیدن به قله های بلند علم و خدمت به مردم ایران اسلامی موفق بوده و با قامهای متعالی این مسیر را طی نمایند .انشالله
http://rs272.persiangig.com/
http://rs272.vcp.ir
http://www.dadgostari-lorestan.ir
http://www.sahand272.blogfa.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
سرودهای دلنشین آذربایجانی،استادمیرنصرت الله بهادری
قالا داغینا سلام(قسمت دهم )
نوشته: میرنصرت الله بهادری پرستار مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
ویراستار : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
برهیچ کس در طول تاریخ پوشیده نیست که آذربایجانیهادر ایران خدمات بسیار زیادی در ارتباط با دفاع ، دین ، اقتصاد ، سیاست ،کشورداری ، تاریخ سازی ، هنر ،و....انجام داده اند و هیچ دوست یا دشمنی نمیتواند منکر آنها باشد . زبان ماندگار واصیل ترکی زیباترین نغمه ها را در خود داشته و آذربایجانیها دارای شعرای جاویدی هستند که به چندین زبان شعرسروده و شهره و زبانزد عام و خاص بوده و نغمه های ماندگار و دلنشین ترکی با اسلوب بسیار منظم و علمی و درعین حال ساده و گیراکه بر دل هر دوستدار شعر نشسته به یادگار گذاشتند. که در این مقاله نمونه ای از آن را تقدیم دوستداران شعروعاشق هنرمینمائیم .دوستان وخوانندگان گرامی اشعار ترکی که در حال خواندن آن می باشید اثر آقای استاد میر نصرت الله بهادری از پرستاران خوب و دلسوز آذربایجانی و اهل تبریز بوده و مدتهاست که ساکن شهرستان اورمیه مرکز همیشه آذربایجان غربی میباشد .این شاعر توانمند آذربایجانی در زمان نوجوانی و جوانی در محضر استاد جاوید آذربایجان شادروان حسین شهریار شاگردی نموده و دارای آثار فراوانی میباشد که در فرصتهای باقی در خدمت هموطنان ایرانی داخل و خارج کشور قرار خواهد گرفت این ابیات تا به حال در هیچ مجله یا رسانه ای چاپ نشده است بسیار خرسند خواهم شد در صورت استفاده و بهره مندی از آنها حتما نام استاد میرنصرت الله بهادری نیز ذکر شود .با سپاس دکتر رحمت سخنی 2/4/89
ارومیه یین آلما حیوا باغلاری اطرافیندا واردی اوجا داغلاری پتک لرین شیرین شیرین باللاری ارومیه نین خوش سوغاتی نوغولدی ازوم آلما حیوا باغی دوغوردی قالاداغی زمان ایندی کورلانیپ دوران دونوب چرخ فلک دولانیب جوانلارین فکر ذکری کورالیب هر کس دئسه من فکر سیز انسانام انسانلارین آغاسینا غلامام قالاداغی آغکهریزدن خبر یوخ مال داواردان هیچ بیر کستدن اثر یوخ بو زماندا انسانلاردا کسر یوخ داوارلاری اوتلی یئره سورردیک هر کس بیزه سوز دئسیدی دویردیک قالاداغی گوروم سنی قالاسان چراغ کیمی گوندوز آخشام یاناسان اوزاق یولدان سلامیمی آلاسان من همیشه سنی یادیما سالام سنده دعا ائله منده ساغ قالام قالاداغی توی چورگین یاپاندا کند آدامی دام دیواردان آشاندا بویوک طبلین سسی کندی آلاندا اوشاقلارین هیروتییپ قاشماسی
داماد دامنان آلما آتیب قاشماسی
http://www.rs272.com/ http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
http://fa.parsiteb.com
دانی کی Danny Kayeکمدین معروف قاره آمریکا
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
دانی کی Danny Kayeکمدین معروف امریکائی در ژانویه 1913سال در آمریکا بدنیا آمد .دانی کی کمدین بسیار دوست داشتنی و فعالی در عرصه فیلمهای کمدی دوران خود به شمار میرفت .او در نمایش نامه ها و فیلمهای سینمایی بسیاری شرکت داشته که از نمایش نامه های مشهور دانی کی میتوان به نمایش نامه های :کلاه حصیری ، زنی در تاریکی ، بگذار با آن رو به رو شویم اشاره کرد و از فیلم های دیدنی و ماندگار دانی کی می توان : « در بازوان ، در زندگی خصوصی والترمیتی آوازی بوجود می آید ، بازرس ، هانس کریستان اندرسن بزن به چوب ، کریسمس سفید ، من و سرهنگ ، پنج پنی ، سفیرکبیر مرد عجیب ، شیر فروش قهرمان ، آخرین مقلد دربار و........ را میتوان نام برد .
این کمدین معروف در سال 1940 با « سیلویا فاین ازدواج کرده است .این کمدین معروف و دوست داشتنی در سال 1978در اثر سکته قلبی از دنیا رفت .
فیلم شناسی دانی کی :
1944 - The Birth of a Star
1944 - Up In Arms
1945 - Wonder Man
1946 - The Kid From Brooklyn
1947 - The Secret Life of Walter Mitty
1948 - A Song is Born
1949 - It"s a Great Feeling (unbilled cameo)
1949 - The Inspector General
1951 - On the Riviera
1952 - Hans Christian Anderson
1954 - Assignment Children
1954 - Knock on Wood
1954 - White Christmas
1956 - The Court Jester
1958 - Me and the Colonel
1958 - Merry Andrew
1959 - Five Pennies
1961 - On the Double
1963 - The Man From the Diner"s Club
1969 - The Madwoman of Chaillot
1972 - Pied Piper
1977 - Pinnochio
1981 - Skokie
http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
برادران مارکس یک دنیا شادی ،دیگر هیچ
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
می توان بی مقدمه سراغ ویژگی های مثبت فیلم های برادران مارکس رفت و خصوصیات ریز و درشت سبک شان را کنار هم ردیف کرد. می توان از تاثیر انکارناپذیر آنها در بازتعریف قواعد ژانر کمدی نوشت و ابداعات و خلاقیت های شگفت تک تک شان را برشمرد. می توان درباره محبوبیت آنها در میان سینمادوستان قلم زد و دلایل محبوبیت دیرهنگام شان را مرور کرد. اما ضرر ندارد ابتدا نیم نگاهی به پس زمینه ظهور این برادران شگفت انگیز بیندازیم و ببینیم چه کاره بوده اند، چگونه وارد سینما شده اند و در طول سال های فعالیت شان چه ماجراهایی را از سر گذرانده اند؛ برادر هایی که با گذشت زمان محبوب تر از قبل شده اند و به قول وودی آلن جایگاه شان در سینمای کمدی مانند پیکاسو در نقاشی و اسراوینسکی در موسیقی است. آنها هنوز هم می توانند با ایده های بدیع و شوخی های منحصر به فرد خود حداقل بخشی از تماشاگران را از خنده روده بر کنند.
و البته کیست که نداند این خودش نعمت بزرگی است،اگر چارلی چاپلین که از رقبای همیشه برنده برادران مارکس محسوب می شود با تاثیر از مادر خود هانا به عرصه نمایش پا گذاشت برادران مارکس هم با تشویق مادر بازیگرشان مینا شوئنبرگ از همان کودکی با هنرهای گوناگون آشنا شدند. پدر شان یک خیاط ساده بود که سال ها پیش همراه با خانواده اش از آلمان به امریکا مهاجرت کرده بود اما مادرشان با نمایش های صحنه یی اخت بود و دلش می خواست هر پنج پسرش هنرمند بار بیایند. ظاهراً مینا شوئنبرگ راه و رسم تربیت فرزند را خوب بلد بود چون پسرهایش از گروچو و چیکو و هارپو گرفته تا زپو و گومو هر کدام صاحب هنری شدند که در سال های بعد در نمایش های وودویل خیلی به کارشان آمد. از میان سه برادر اصلی گروچو از بچگی آواز می خواند، هارپو یک هارپیست کاربلد بود و چیکو در نواختن پیانو و گیتار مهارت بالایی داشت. آنها کار خود را در نمایش های وودویل آغاز کردند و با کمک دایی شان آلبرت که او هم یک بازیگر بود توانستند نقش های کوچکی برای خود دست و پا کنند. گروچو و گومو آواز می خواندند و هارپو هم اغلب نقش پسر ابلهی را بازی می کرد که چیز زیادی سرش نمی شد.
موفقیت گروچو، گومو و هارپو در جذب گسترده مخاطبان باعث شد آنها فعالیت خود را گسترش بدهند و در سال 1910 با کمک مادر، خاله و البته دایی شان گروهی نمایشی به نام «شش خوش شانس» تشکیل بدهند. نمایش های اولیه خانواده مارکس ربطی به کمدی نداشت و اغلب از آواز خوانی و اجرای داستان های دم دستی فراتر نمی رفت. تا اینکه در سال 1912 اتفاق جالبی افتاد که سرنوشت هنری همه آنها را برای همیشه تغییر داد. در یکی از اجراهای آن سال در تگزاس وقتی برادران روی صحنه کارشان را انجام می دادند قاطری چموش بیرون سالن سر و صدای زیادی به راه انداخت و نصف بیشتر تماشاگران برای تماشای قاطر سالن را ترک کردند. وقتی سر و صدای قاطر فروکش کرد و تماشاگران برای دیدن بقیه نمایش به سالن برگشتند گروچو که حسابی عصبانی شده بود شوخی های نیشداری نثار آنها کرد اما تماشاگران به جای اینکه ناراحت شوند به وجد آمدند و از شوخی های گروچو استقبال کردند. دیگر برادران هم وقت را تلف نکردند و بی مقدمه شوخی هایی به زبان آوردند تا به خود و به تماشاگران ثابت کنند در بداهه پردازی چه مهارت خارق العاده یی دارند. موفقیت بی مقدمه این نمایش باعث شد برادران مارکس سراغ داستان های کمدی بروند و با حضور دیگر برادر خود یعنی چیکو تجربه بیشتری در خنداندن تماشاگران کسب کنند. چند سالی گذشت تا برادران به تیپ و خصوصیات ظاهری مختص به خود رسیدند و آرام آرام با همان تیپ و ظاهر تثبیت شدند.
اما با شروع جنگ جهانی اول گومو تحت تاثیر فضای ملتهب آن دوران تصمیم گرفت گروه را ترک کند و به جبهه جنگ بپیوندد. وی هرگز به عالم بازیگری بازنگشت و جای خود را به برادر کوچکش زپو واگذار کرد. با ورود زپو ترکیب چهارتایی برادران مارکس تکمیل تر از پیش شد و به راحتی توانستند در آغاز دهه 1920 به یکی از محبوب ترین چهره های نمایشی امریکا تبدیل شوند. عینک بزرگ، ابروی پرپشت و سبیل کلفت گروچو، کلاه سبدمانند و لهجه مسخره انگلیسی آمیخته به ایتالیایی چیکو، لال بازی و شیطنت هارپو و عاشق پیشگی زپو ویژگی های ظاهری تثبیت شده برادران مارکس در این دوران بودند که تقریباً تا پایان دوران کاری آنها هم حفظ شدند. به لحاظ محتوایی هم می توان از شوخ طبعی تند و تیز، هجو ساختارهای اجتماعی و بداهه پردازی شان نام برد که نمونه اعلا و منحصر به فردش در تک تک فیلم های سال های بعدشان نمود دارد. برادران مارکس با تجربه هایی که در طول سال ها فعالیت خود در نمایش های وودویل کسب کرده بودند توانستند به برادوی قدم بگذارند و نقطه عطف دیگری در کارنامه هنری خود ثبت کنند. ورود به برادوی باعث شد به عنوان یکی از شمایل های کمدی دهه 20 امریکا شناخته شوند که البته هنوز به نمایش های صحنه یی محدود مانده اند و به هنرهای تصویری قدم نگذاشته اند.
«نارگیل ها» و «بیسکویت حیوانی» از نمایش های موفق آنها در این دوران بودند که بعدها منبع اقتباس دو فیلم اول آنها در سال های 1929و 1930شدند. ورود برادران مارکس به سینما تقریباً با ظهور سینمای ناطق (1927) همزمان است. کمپانی پارامونت که در سال1929 به دنبال کمدین های جدید بود به فکر استفاده از برادران مارکس افتاد و با استخدام برادران مارکس زمینه ساز ورود آنها به سینمایی شد که به تازگی ناطق شده بود و تماشاگرانش بیش از هر چیز از شنیدن صدای بازیگرها لذت می بردند. البته برادران مارکس در سال 1921 در یک فیلم کوتاه صامت به نام «ریسک شوخی» هم بازی کرده بودند که هرگز نمایش داده نشد و حلقه های نگاتیوش هم در دسترس نیستند. گفته می شود گروچو که دل خوشی از این فیلم نداشت نگاتیوهایش را به آتش کشیده است، گروچو یک بار دیگر هم درصدد سوزاندن نگاتیو های اولین فیلم شان «نارگیل ها» بوده است که البته ماموران استودیوی پارامونت به موقع متوجه شده اند و وی را بیرون انداخته اند. حاصل همکاری پنج ساله برادران مارکس با کمپانی پارامونت شش فیلم بود که اغلب به عنوان بهترین آثار سینمایی آنها شناخته می شوند؛ «نارگیل ها» (1929)، «بیسکویت حیوانی» (1930)، «خانه یی که سایه ها ساخته اند» (1931)، «مسخره بازی»(1931)، «پرهای اسب» (1932) و بالاخره «سوپ اردک» (1932) که در کنار اولین فیلم برادران مارکس با کمپانی مترو گلدوین مه یر «شبی در اپرا» (1935) در فهرست «100 سال... 100 فیلم» انجمن سینمای امریکا جای گرفته است.
محبوب ترین فیلم برادران مارکس در دوران همکاری با پارامونت «پر های اسب» بود که یکی از عکس های سکانس آخر فیلم روی جلد مجله تایم آن سال هم به چاپ رسید. اما لحن تند و تیز و هجو سیاست های داخلی و خارجی دولت امریکا در «سوپ اردک» چندان به مذاق تماشاگران امریکایی آن زمان خوش نیامد و همین مساله باعث شکست مالی فیلم شد.(عده یی حتی «سوپ اردک» را سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای امریکا قبل از «دکتر استرنج لاو» (1964) دانسته اند.)
رابطه برادران مارکس با پارامونت بر سر همین قضیه شکراب شد و در نتیحه آنها پارامونت را برای همیشه ترک کردند. در مدت بیکاری زپو که شخصیتش هرگز در فیلم های قبلی از قوام و قدرت کافی برخوردار نبود بازیگری را کنار گذاشت تا کارگزاری را پیشه خود کند و در سال های بعد باعث شهرت بازیگرانی مانند لانا ترنر و جک لنی شود. چیکو و گروچو هم سراغ برنامه های رادیویی رفتند و حتی صحبت بازگشت به برادوی هم به میان آمده بود. تا اینکه آیروینگ تالبرگ یکی از تهیه کنندگان استودیوی مترو گلدوین مه یر وقتی با چیکو مشغول بازی بریج بود بحث الحاق برادران مارکس به مترو را پیش کشید و چیزی نگذشت که گروچو، چیکو و هارپو که اکنون دیگر به عنوان سه برادر مارکس شناخته می شدند سر از مترو درآوردند. تالبرگ معتقد بود عموم مخاطبان به خصوص خانم های خانه دار با شخصیت های شوخ و شنگ برادران ارتباط برقرار نمی کنند و برای اینکه فیلم های آنها جذاب تر شود باید عناصری همچون پیرنگ رمانتیک، شخصیت سمپاتیک و روایت منطقی به فیلم ها اضافه کرد تا نتایج بهتری حاصل شود.
غیر از «شبی در اپرا» که هنوز رگه هایی از شگرد های جذاب برادران مارکس در آن وجود داشت فیلم های بعدی آنها اغلب با سر و شکل تالبرگی روانه پرده سینما ها شدند که اغلب نتوانستند موفقیت های سابق را تکرار کنند. در واقع تالبرگ با چنین ایده یی عناصر اصلی جذابیت آثار برادران مارکس یعنی آنارشیسم روایی، شخصیت های شرور و داستان های نه چندان منسجم را با عناصری جایگزین کرد که به تن برادران مارکس زار می زد. همکاری با تالبرگ بیشتر از دو فیلم دوام نیاورد چون وی در سال 1937 و یک هفته مانده به اکران «یک روز در مسابقه اسب سواری» فوت کرد.
برادران مارکس که بعد از تالبرگ حامی دیگری در مترو نداشتند به کمپانی آر. ک. اï متمایل شدند و فیلم «پذیرایی در اتاق» (1938) را با حمایت آنها تولید کردند. اما دوباره به مترو برگشتند و سه فیلم دیگر برای این استودیو بازی کردند؛ «در سیرک» (1930)، «به غرب برو» (1940) و «فروشگاه بزرگ» (1941). برادران که دیگر محبوبیت سابق را نداشتند می خواستند بعد از «فروشگاه بزرگ» بازنشسته شوند اما چون چیکو در مضیقه مالی قرار داشت تصمیم گرفتند در دو فیلم دیگر با همکاری یونایتد آرتیستز بازی کنند؛ «شبی در کازابلانکا»(1946) و «خوشحالً عاشق» (1949). برادران مارکس بعد از بازنشستگی در چندین و چند برنامه تلویزیونی و رادیویی حاضر شدند اما آخرین حضور مشترک سینمایی شان به فیلم «داستان بشریت»(1957) بازمی گردد که البته فاقد صحنه هایی است که هر سه برادر در آن حضور داشته باشند. فعالیت های سینمایی آنها به جز فیلم های مذکور به معدود فیلم های نه چندان معتبری محدود شد که برای خودشان هم ارزش چندانی نداشتند. بیلی وایلدر فقید بسیار تلاش کرد در دهه پنجاه یک بار دیگر آنها را کنار هم جمع کند اما سکته قلبی چیکو حسرت این اتفاق را بر دل سینمادوستان باقی گذاشت.
اوژن یونسکو فیلم های آنها را در شکل گیری تئاتر پوچی موثر می دانست و تورنتون وایلدر هم معتقد بود جیمز جویس در «بیداری فینیگان» از برادران مارکس الهام گرفته است اما بررسی تاثیر آنها بر گونه سینمای کمدی به تنهایی شأن شگرفی برایشان ایجاد می کند. برادران مارکس فرزند خلف سینمای ناطق هستند و بدون «صدا» تمامی جذابیت های خود را از دست می دهند. نمی توان ورود آنها به سینما در سال های ابتدایی سینمای ناطق را بی دلیل و منطق دانست چرا که اگر تهیه کنندگان و مالکان استودیو ها اندک امیدی به موفقیت آنها در چارچوب سینمای صامت داشتند در همان اوایل دهه 1920 آنها را پای قرارداد می کشاندند. سینمای صامت عرصه فعالیت های ستارگانی همچون چاپلین و کیتون و لوید بود که با ترکیب قابلیت های فیزیکی خود و داستان هایی که چندان به دیالوگ نیاز نداشتند مخاطبان را به تسخیر خود درمی آوردند. شوخی های هجو آمیز گروچو و بازی های زبانی چیکو در سینمای صامت مجال بروز نمی یافتند و لال بازی های هارپو و شیطنت هایش هم نمی توانست بار کلی فیلم را بر دوش بکشد.
کمدی برادران ماکس را به کمدی آنارشیستی تعبیر کرده اند که بر هجو و هزل استوار است و عموماً موضوعات پوچ و بی مایه را دستمایه خود قرار می دهد. اما واقعیت این است که آثار برادران مارکس ترکیبی از زیرژانرها و سبک های مختلف ژانر کمدی است و به همین دلیل حضوری کلیدی در تاریچه این ژانر دارند. گروهی کار کردن آنها یادآور کمدیا دل آرته های ایتالیایی است، دیالوگ های کنایه آمیزشان و جملات پیوسته و وابسته یی که بر سر حریف آوار می شود به کمدی های اسکروبال گریز می زند، فضای هجوآلود آثارشان گاهی به کمدی های فارس نزدیک می شود، شلوغ کاری های فیزیکی شان وامدار اسلپ استیک است و تمسخر طبقات فرادست اجتماعی هم به نمایش های بورلسک اوایل قرن بیستم پهلو می زند.
در حقیقت بیشتر خصیصه های مثبت و حتی منفی ژانر کمدی در فیلم های برادران مارکس یافت می شود منتها به صورتی شخصی شده و اختصاصی. به عبارت دیگر برادران مارکس با ترکیب این ویژگی ها در چارچوب های مدنظرشان قواعد ژانر کمدی را بازتعریف کردند تا تماشاگران کمتر به کمدی های استاندارد و اغلب پاستوریزه کمدین های دهه 1920 روی خوش نشان دهند. گرچه فیلم های برادران مارکس و کلاً کمدی های آنارشیستی از اواخر دهه 1940به حاشیه رانده شد اما تاثیری که آنها بر ژانر کمدی گذاشتند و تحولی که پایه گذارش بودند تا مدت ها پایدار و استوار ماند.(کمدی های آنارشیستی در دهه 70بعد از رکودی بیست و چند ساله با فعالیت های گروه مونتی پایتون احیا شد. «مونتی پایتون و جام مقدس»(1975) از بهترین و معروف ترین آثار آنها است.)
برادران مارکس تقریباً به هر چیز و هر کس با نگاهی هجو آمیز می نگریستند. در «پرهای اسب» نظام دانشگاهی امریکا را به سخره گرفتند، در «سوپ اردک» مقامات دولتی و روابط بین الملل را بازیچه خویش ساختند، در «شبی در اپرا» موسیقی و هنر بورژوازی را هجو کردند و در «مسخره بازی» آبرویی برای آدم های متکبر تازه به دوران رسیده باقی نگذاشتند. تاریخ سینما قبل از آغاز به کار برادران مارکس از فیلم های مک سنت و چاپلین و هال روچ و هرولد لوید گرفته تا باستر کیتون و حتی لورل و هاردی هرگز تا این حد با رویکرد های هجوآمیز مواجه نبود و بیشتر در فضایی معصومانه و تا حدی ابلهانه سیر و سلوک می کرد. کمدین های اولیه تاریخ سینما قهرمان های خجالتی (چاپلین)، مبادی آداب (کیتون)، دوست داشتنی (لوید) و حتی ابله (لورل و هاردی) بودند و بیشتر با تکیه بر معصومیت و ساده لوحی خود تماشاگران را با خود همراه می کردند.
برادران مارکس اما از این نظر هیچ شباهتی به اسلاف خود نداشتند و به جای اینکه مانند آنها قهرمان های فاقد جنسیت باشند مردان بدجنسی بودند که بدشان نمی آمد زنان ثروتمند را سر کار بگذارند. گروچو و چیکو و هارپو شیطان های شروری بودند که هر کدام با ابزاری که در اختیار داشتند دیگر شخصیت های فیلم را آزار می دادند. گروچو با زبانش نیش می زد، چیکو نقشه های مرموز می کشید و هارپو با قیچی خود همه چیز را تکه تکه می کرد. این وسط فقط زپو کمی رمانتیک و مثبت اندیش بود که همیشه در سایه برادرانش قرار می گرفت.
(آخرین نقش او در «سوپ اردک» به عنوان منشی آقای فایرفلای به اندازه کافی نمایانگر وضعیت متزلزل او در گروه است.) «سوپ اردک» را به یاد بیاورید که گروچو در نقش رهبر فریدونیا چگونه با زبان خود مارگارت دومونت و سفیر سیلونیا را نوازش می کند یا هارپو در همین فیلم چگونه با شیطنت های خود دمار از روزگار مرد دستفروش درمی آورد یا چیکو در «شبی در اپرا» که با سخنرانی خود در لباس مبدل ارزشی که امریکایی ها برای خلبان معروفی در حد و اندازه های چارلز لیندبرگ قائل هستند را به سخره می گیرد. اگر در فیلم های کمدی قبلی قهرمان کسی بود که مانند چاپلین و لورل و هاردی به صورتش شیرینی پرتاب می شد برادران مارکس در نقش پرتاب کنندگان شیرینی ظاهر شدند تا به جای اینکه تماشاگر برای آنها دل بسوزاند جذب شرارت هایشان شود. در واقع برادران مارکس قهرمان معصوم فیلم های کمدی را به ضدقهرمان های شرور و البته دوست داشتنی تبدیل کردند و به همین دلیل در «سوپ اردک» که اوج ضدقهرمان بازی های آنها است و امروزه یکی از بهترین آثار آنها شناخته می شود نتوانستند با اقبال عام مواجه شوند.
منبع : روزنامه اعتماد
http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI