شناخت حضرت فاطمه (ع)
ناصرخلجی کارشناس ارشد فیویولوژی مرکز اموزشی درمانی امام خمینی(ره) اورمیه
باور ما این است که در عرصه جهان چهره فاطمه (ع) محجوب است نه تنها در جوامع اسلام ، بلکه در جامعه اسلامی ، حتی در جامعه شیعی ما بیش از چهارده قرن از تاریخ حیات و ممات فاطمه (ع) می گذرد . با این همه آثار و نوشنه ها در شان و موقعیت او به این همه بحث و سخنرانی و مرثیه سرائی درباره او ، هنوز تصویری درست از چهره حیات فاطمه (ع) در اذهان وجود ندارد . آنچه که دوستدارانش در اذهان دارند . شبح هائی نامفهوم و مبهم از فاطمه (ع) است و نه چیزی بیشتر
او حتی در میان طرافدارانش نیز غریب و ناشناخته است بگفته محقق ، چهره ای است که در پشت مدح و ثنا و گریه دوستان محبوب مانده و فرصتی نیافته اند که از حرکات و سکنات رفتار و مواضع او سردرآورند . بحث ها اغلب در مورد مصیبت های وارده بر فاطمه (ع) دور می زند و کمتر از حقایق و جهات زندگی او
نوع شناخت ما از فاطمه (ع) :
دوستدارانش او را زنی مظلومه و معصومه می شناسند که البته فاطمه (ع) چنین بوده .
از گریه های ممتد و طولانی او پس از مرگ پدرش خبر دارند که البته او را گریه ای بسیار بود و از ناشناخته بودن قبر او سخن دارند که البته قبرش هنوز شناخته شده و معلوم نیست ولی از این نکته غافلند که آن چه را که بیشتر سازنده شناخت رمز و راز مظلومه و مغضوبه بودن است ، شناخت علل گریه های ممتد و طولانی اوست و دریافت راز مخفی بودن قبر اوست از مبارزات فاظمه (ع) ، از حق طلبی های او از مشی سیاسی و اقتصادی او از حیات احساسی و تعلقی او ، از مقام معاونت او در رابطه با علی (ع) از شیوه کیفیت تربیت فرزندش ، از خانه داری او ، از همت و پشتکاری او از بی ترسی و بی واهمگی او ، از فریاد اعتراضش علیه ستمگری ها و تجاوز ها و ناحقی ها ، از تلاش او در هدایت زنان و ... کمتر سخن به میان می آید در حالیکه زمان ما به آگاهی از این مسائل بیشتر نیاز دارند تا به مسائل دیگر .
ارزش تلاش مبارزاتی فاطمه (ع) کمتر از ارزش صلح حسن (ع) و کم بهاتر از قیام حسین (ع) نیست و اگر تصویری در اذهان خلاف چنین باور است بدان خاطر است که هنوز ما در فاطمه شناسی ضعیفیم و هنوز ما را توان ارزیابی و تحلیل و مقایسه و بررسی ریشه های و عوامل پدید آورنده یک نهضت و حرکت نیست.
تلاش جهت شناخت حضرت فاطمه (س) :
البته کوتاهی عمر فاطمه (ع) ، عدم ثبت همه وقایع حیاتش توسط تاریخ نگاران ، و بدست نرسیدن همه آنچه را که تازه در مورد زندگیش ثبت شده سبب شده شدند که شناخت او کامل نباشد .
اعتقاد ما بر این است که تلاش کامل و همه جانبه برای شناخت فاطمه (ع) و ابعاد حیات او لازم است . بیرون آوردن جنبه های حیات فاطمه (ع) از صورت تاریخی و قرار دادن آن در مقابل یک مکتب است کاری که ما را شوق انجام دادن آن بود ولی عرضه و توان کافی برای آن نبود باید خطوط فکری فاطمه (ع) را از لابلای تاریخ ، از احادیث و سخنان حضرت معصومین از گفته ها و سروده ها و مواضع او استخراج کرد و به صورت یک طرح و یک دستورالعمل در آورد تا زنان ما بدانند چگونه باید عمل کرده در شرایط گوناگون چگونه باید موضع بگیرند .
فاطمه (ع) آن بانوی بزرگ ما شهید شد و نه تنها شیعیان جهان بلکه همه حق دوستان و زاد منشان را عزادار ساخت او زنی در خور احترام و بانویی نمونه ای بی مانند در جهان بشریت بود . عمری کوتاه داشت ولی از همه ساعات و ایام آن در راه بندگی خدا ، نجات انسانها از قیود و انحرافات استفاده کرد .
اینک مائیم و خاطرات فاطمه (ع) مائیم وروح جهان و تلاش قرآنی فاطمه (ع) که برای زنده داشتن آن خاطرات سالانه هزاران مجلسی وعظ سخنرانی برپا می سازیم و بیاد عظمت و بزرگواری های او احساس غرور می کنیم و جهت رنجها و مصیبت های وارده بر او اشک ها می ریزیم و یا او را وسیله گرانقدری در پیشگاه خدا قرار داده و به عرض حاجت می نشینیم .
این تلاش ها و برنامه ها خوب و ارزنده اند ولی جهت دهنده به سوی مقصود نیستند و نقش سازندگی و تحول انگیزی آنها اندک است . فاطمه (ع) برای این کار و تلاش نداشت که با او احسنت و مرحبا
می گوئیم و بدان خاطر به شهادت نرسید که اشک ما را بدرقه راه کند و یا مجالس عزای او صرفاً برای عزاداری و توبه نیست که مقصد فوق آن مطرح است .
راه فاطمه (س) تنها راه دیروز نبوده و نیست که راه امروز است و هر روز و تنها راه شریعت خاص و آئینی ویژه نیست که راه فطرت است و بدین سان در همه جای جهان قابل اجرا و عملی است. اگر ما راه فاطمه (س) را راه اسلامی می خوانیم بدان خاطر است که در باور ما اسلام ، آئین فطرت است . تعالیم آن با زمینه های فطری سازگاری است و فاطمه (س) آنچه را که دارد از عطایای الهی است که در سایه تطابق خود با اندیشه های اسلامی آن را بدست آورده است .
درس آموزی از فاطمه (س) :
برای فاطمه (س) رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی – معرفی کرده اند و در خود اسوه بودن برای بشریت .
اسناد و روایات ما نشان می دهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته ، دارای تقوایی بی نظیر و ادبی کم نظیر تر در دنیای زنان – دارای رقت قلب ایمان آمیخته با ارکان وجودی ، صبر و مقاومت در امور ، حلم و متانت در کارها ، علو روح ، دارای سرعت در ادراک و تعلق جهت دار که به سوی بی نهایت است، دارای شجاعت در ادراک و تعلق جهت دار که به سوی بی نهایت است، دارای شجاعت گرفته از ایمان ، تنها و تنها در جهان بشریت و نمونه عالی حب خدا و اسوه در پرستش و نیایش ، شرافت و جدال و برگزیده خدا و ...
و بدین سان همه عملکردها ، مواضع ، حالات و حرکاتش درس است زندگی او خود یک راه است و راه اسلام ، مسلمانی و راه فطرت با درس آموزی از فاطمه (س) است که می توانیم دریابیم راه خدا چیست ؟ راه ایمان و تقوا کدام است ؟ راه حق طلبی و مبارزه و تلاش در راه هدف الهی کدام است ؟
فاطمه (س) به زنان ما درس می دهد درس زندگی ، درس جهاد و مبارزه ، درس مرز داری ایدئولوژی و درس حضور اجتماعی در عین رععایت موازین شرعی و او آموزگار مسلم راهی است که بشریت از ابتدای پیدایش خود تا امروز خواستار و متوقع شناخت آن راه و طی طریق درآن مسیر ، بوده است .
فاطمه (س) جان داد ولی آبرومندانه ، زندگی کرد ولی مدبرانه ، مبارزه کرد ولی اندیشمندانه ، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ رای خود را عوض نکرد حتی به بهای جان ، دست از دفاع از مقام ولایت علی (ع) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند ، و از دامن علی (ع) دست نکشید مگر به ضربه تازیانه و تازه آنگاه که بیهوش شد . اینها همه درس است برای آنکس که حسرت جلال و شکر ، فاطمه (س) را در دل دارد .